منـــیــبــــــــــــ

اللهم ارحم من لایرحمه العباد، و اقبل من لایقبله البلاد...

منـــیــبــــــــــــ

اللهم عجل لولیک الفرج
و العافیة و النصر،
و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و محبیه،
بحق فاطمة الزهراء....

موسسه بیان معنوی


۱۴ مطلب با موضوع «خدا :: قرآن» ثبت شده است

توصیه ی حضرت آقا درباره ی خواندن قرآن

//bayanbox.ir/id/363002830180578139?view

غلام شاه پسندی (محافظ امام خامنه ای) نقل می کند:

درباره ی قرآن خواندن ایشان به ما توصیه می کردند و می گفتند:

« بچه ها قرآن را زیاد بخوانید. قرآن نور است. قرآن را خیلی مطالعه کنید. من در جوانی هر سه روز یک دور قرآن می خواندم. یعنی روزی ده جزء. الآن دیگر حوصله اش نیست، پیر شده ام، از نظر سن و سال، وضعیت، شغل، گرفتاری های کاری، این همه مسائل واقعاً نمی توانم قرآن بخوانم. خیلی دور شده ام. نُه روز، ده روز طول می کشد من یک دور قرآن را بخوانم.»

آقا الآن که دور شده اند، روزی سه جزء می خوانند!!!....آنوقت ما اگر توی ماه مبارک رمضان خدا عنایت کند و یک بار قرآن بخوانیم، فکر می کنیم اعجاز کرده ایم!... تازه کلی خدا را مؤاخذه می کنیم که آخر ما یک دور قرآن را خواندیم، و هیچ اتفاقی نیافتاد!.... و یادمان می رود که قرآن خواندن را ما نیاز داریم، نه خدا....

[نشریه ی امتداد- شماره۶۴]

منبع

شرح حدیث...

[همراه همیشگی مان ، "ذره" ، در یکی از نظرشان این حدیث زیبا رو نوشتند...]

رُوِیَ عَن عَلِیِّ اَمیرِالمُومِنینَ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ:
کَما اَنَّ الشَّمسَ وَ الَّلیلَ لا یَجتَمِعانِ کَذلِکَ حُبُّ اللهِ وَ حُبُّ الدُّنیا لا یَجتَمِعانِ[1]
 
ترجمه حدیث: 

حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
همان طور که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمی­شوند، محبّت و دل بستگی به خداوند نیز با محبّت و دل بستگی به دنیا جمع نمی­شوند.
 
شرح حدیث: خیلی زیبایی در این روایت دیده می­شود. انسان اگر بخواهد بفهمد حبّ به خدا دارد یا نه، راهش چیست؟‌ این امری نیست که هفته­ای و ماهی یا سالی یک بار پیش بیاید، بلکه انسان در هر روز چندین بار بر سر دو راهی دنیا و آخرت قرار می­گیرد؛ آن هم نه فقط بُعد وجودی او، بلکه تمام ابعاد وجودیش مثل قلب، عقل، اعضاء و جوارح، دست، پا، زبان، گوش، چشم و حتّی خطورات ذهنیّه او مثل دروغ، غیبت، تهمت، مال حرام خواری، نگاه به نامحرم و... انسان ببیند کدام را انتخاب می­کند امر الهی را انتخاب می­کند که نور است، یعنی محبّت و دوستی به خداوند را، یا این که معصیت را انتخاب می­کند که ظلمت و تاریکی و محبّت و دل بستگی به دنیاست؟
‌ نور و ظلمت در یک جا جمع نمی­شوند و دل ظرف محبّت خداوند است و دو شیء و دو چیز در او جای نمی­گیرد، محبّت و دل بستگی به خداوند یعنی نورانیّت، نشاط، آرامش، برکت، نیکوکاری. و محبّت و دل بستگی به دنیا، یعنی ظلمت، تاریکی، اضطراب، افسردگی، فساد، گناه و معصیت. حالا انسان ببیند در شبانه روز زندگی خود چه چیز را انتخاب می­کند؟‌ این از عمل انسان معلوم می­شود. آیا دل را در اختیار صاحب خانۀ با محبت خود و انجام فرامین او قرار داده­ایم؟ یا اینکه با نافرمانی، معصیت و گناه صاحب خانه را از دل بیرون کرده به مستأجر و یا بالاتر به غاصبی که محبّت دنیا و شیطان است داده و دل را بیمار کرده­ایم؟
انسانی که کارهای شیطانی انجام می­دهد و می­گوید خدا را دوست دارم، حرفش یک دروغ و فریب شیطان است. او دل را به شیطان تحویل داده است. البته چون خداوند کریم، مهربان و توّاب است، انسان می­تواند با توبه و انجام اعمال نیک دل خود را از شیطان پس گرفته و ظرف محبّت خدا کند.

[1]غرر الحِکَم و دُرر الکَلِم، صفحه 141، روایت 2513