منـــیــبــــــــــــ

اللهم ارحم من لایرحمه العباد، و اقبل من لایقبله البلاد...

منـــیــبــــــــــــ

اللهم عجل لولیک الفرج
و العافیة و النصر،
و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و محبیه،
بحق فاطمة الزهراء....

موسسه بیان معنوی


سالروز بازگشت آزادگان به وطن...

حسن رضا کیوانی: روز چهارشنبه، بیست و چهارم مرداد ماه سال 1369 بود. در این روز من و یکی از برادران به نام مرتضی مسئول اتاق بودیم. (هر روز جهت نظافت عمومی اتاق و پرکردن حبانه­ها و همچنین آوردن نان و چای دو نفر مسئول تعیین می­شدند) من و مرتضی مشغول پرکردن آب حبانه بودیم که ناگهان رادیو بغداد اعلام کرد که قرار است خبر مهمی ساعت 11 پخش شود.

همگی ما لحظه­ شماری می­کردیم تا بدانیم که این خبر مهم چیست. هرکدام از برادران در این مورد حدس و نظری داشت تا این که لحظه موعود فرا رسید و گویندة عراقی با لحنی خشن خواندن متن اعلامیه را شروع کرد وگفت: عراق و ایران در مورد اجرای قرار داد 598 توافق کرده­اند و قرار است اولین گروه اسرا که تعداد آن­ها 1000 نفر است روز 26 مرداد آزاد شوند. گذراندن آن دو روز برای ما برابر با 10 سال اسارت بود، چرا که این مدت خیلی سخت گذشت. در هر صورت روز سوم شهریور سال 1369 بوسیله یک فروند هواپیمای ایرانی که اسرای عراقی را آورده بود به سمت میهن اسلامی پرواز کردیم.

 

 

 

نظرات (۱)

عجب تصاویر به یادماندنی گذاشتید...

اجرشان با عمه جان زینب...
پاسخ:

سپاس...

مایه مباهات است که مقبول افتاده...

 

یا علی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">