زیارت

این روزها هوای دلم سخت بارانی است...
هوا هوای زیارت، هوا خراسانی است...

آی زائر ها!

این روزها دلم گرفته و بدجور هوای حرم دارم....
این روزها یکی یکی دوستان و آشنایان میروند زیارت مولا و من جا مانده ام!... ):

و چه اشک ها که به پای عکس گنبد و ضریح موسی الرضا ریخته ام این روزها!....

خوشا سعادت و خوشا احوال تان که زائرید امام رضا را....!
اسم منیبــــ را هم مخصوص پیش آقا بیاورید و سلام ما را هم برسانید....

به او بگویید کسی هست کمی آن سو تر، که پر شده از گناه و غفلت، و هزاران چشم امید به دستان ضمانت گر شما دوخته است....
بگویید که او با خود و خدایش بد کرده، اما بنده و است و جسور، و با همه گناهانش باز باور نمیکند از غفران الهی محروم باشد....

بگویید این گنه آلوده، به تکیه ی «عادتکم الاحسان» از  شما که از خاندان کرمید، شفاعت میخواهد برای این مغفرت.... و ایمان دارد که به یک گوشه چشم تان دنیا و اخرت را خواهد داشت....

آی زائرها!

جان زهرا، به آقا بگویید این بنده ی روسیاه کوچک، خیلی التماس دعا دارد...

  +و البته خودتان هم برایم دعا کنید، شاید به آبروی خوبان حاجتم دادند....

++ دعاکنید قسمت ما نیز بشود...