آنچه من داشتم و تو از آن محرومی...
چشم به راه | يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ب.ظ |
۰ نظر
از ظلم و بی عدالتی به تنگ آمدی...
از اینکه مسلمان باشی و از شخصی ترین حقوق مسلمانی هم محروم باشی...
مسلمان باشی اما برای رفتن به مسجد تمام اطلاعات هویتی و شهروندی ات ثبت شود...
اغلب مردم کشورت مسلمان باشند و تو از حجاب محروم باشی...
۹۵٪ تان زیر خط فقر باشد به جرم شیعه بودن...
تا سه نسل در قبرستان و خیابان زندگی کرده باشی تا مبادا از گرسنگی فارغ شوی و متوجه اعمال حاکمانت شوی...
از اینکه مسلمان باشی و کمترین اطلاعات درستی از اسلام نداشته باشی...
از اینکه مسلمان باشی و همیشه نظاره گر تعظیم کشورت در مقابل آمریکا و اسرائیل و انگلیس باشی...
می دانم خسته ای... به تنگ آمده ای... دیگر جای مسامحه و مصالحه نیست...
می دانم حال و روزت را!
حال و روز ۳۶ سال پیش من است...
برای من هم روزهای سختی بود... اما گذشت و به پیروزی رسید. الحمدلله رب العالمین.
و تو! هنوز راه سختی در پیش داری....
می دانی چرا؟
به عکس ها نگاه کن!
تفاوت را دیدی...؟
حال بنشین تا برایت از رهبرم بگویم...
- ۹۲/۰۶/۱۰