آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد...
چشم به راه | دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ق.ظ |
۰ نظر
آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد،
کاش می آمد و از دور تماشا میکرد . . .
فال من، یوسف گمگشته، اگر می آمد،
با دل مرده ی من کار مسیحا میکرد . . .
گرچه پرونده ی اعمال سیاهی دارم
کاش می آمد و با این همه امضا میکرد
من اگر منتظر واقعی او بودم،
کِی قرار دل ما امشب و فردا میکرد؟ . . .
کاش می آمد و یک شب وسط سینه زنی،
در عزای پدرش ناحیه نجوا میکرد . . .
شب هشتم وسط روضه ی اربا اربا،
گریه بر تشنگی اکبر لیلا میکرد . . .
من یقین دارم اگر کرب و بلا داشت حضور،
بر سر نعش علی یاری بابا میکرد . . .
یا که در هلهله ی آن همه نامحرم هرز،
مهدی ما کمک زینب کبری میکرد . . .
عباس احمدی