فرزند اذان
چشم به راه | پنجشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۱۰ ق.ظ |
۰ نظر
پدر برگوار شهید: "این پسر فرزند اذان بود. (سید مجتبی موقع اذان صبح به دنیا آمد. موقع اذان مغرب به شهادت رسید و موقع اذان ظهر به خاک سپرده شد.) در بهترین ساعات و بهترین ماه و در بهترین مکان قدم به این دنیا نهاد؛ درحسینهای که جز ذکر خدا در آن گفته نمیشد."
ای کاش در دل ذره ای شور و نوا بوداحوال ما با حالت نی هم صدا بودای کاش شور جنگ در ما کم نمی شداین نامرادی شیوه مردم نمی شدای کاش رنگ شهر بازی ام نمی داددر جبهه یا زهرا(س) مرا بر باد می دادامشب دل از یاد شهیدان تنگ دارمحال و هوای لحظه های جنگ دارمفرسنگها دورم ز وادی محبتبا یک دل خسته زنیش سنگ تهمتمسموم شد ساقی و پیمانه شکستهاز بخت بد، درب شهادت شده بستهمن ماندم و متن وصیت نامه پیر جمارانمن ماندم و شرمندگی از روی یارانمن ماندم و شیطان و نفس و جنگهایشمن ماندم و شهر و گناه و رنگهایشاز زرق و برق شهر خود نیرنگ خوردمآن معنویتهای جنگ را از یاد بردمخود را به انواع گنه آلوده کردمدر راه ناحق کوششی بیهوده کردماز دفتر دل نام الله پاک کردمدل را به زیر کوه عصیان خاک کردماکنون پشیمان آمدم با این تمنایا رب نظر کن جرم و عصیانم ببخشا
صوت مداحی شهید علمدار
.jpg)