فرمود، خوش نامی قدم اول است... از خوش نامی به بد نامی رسیدن،قدمِ بعدی بود... قدمِ آخر، گُم نامی است...
طوبا للغرباء !
در قرآن،اسم بعضی پیام بران آمده است؛ اسمِ بعضی غیرِ پیام بران هم ، چه صالح و چه طالح آمده است... این صلحا عاشقِ حضرتِ باری هستند...
اما حضرتِ حق، بعضی را خودش عاشق است... عاشقیِ خدا توفیر دارد با عاشقیِ ما... خدا عاشقی است که حتی دوست ندارد،اسمِ معشوقش را کسی بداند... به او می گوید،رجل! همین... مرد!... همین...
می فرماید "وجاء من المدینه رجل یسعی..." جای دیگر می فرماید "وجاء رجل من اقصی المدینه یسعی"، یعنی این دو تا رجل با هم فرق می کنند... هر دو از دور ، از بیرونِ آبادی، دوان دوان، می آیند... اما اسم شان را حضرتِ حق نمی آورد...
یکی می آید موسی نبی را نجات می دهد... دیگری هم قومی را از عذاب نجات می دهد... اسمش چیست؟
اسمش چیست؟ نمی دانیم... رجل است... معشوقِ حضرتِ حق است... اسمِ معشوق را که جار نمی زنند... حضرت حق عاشقِ کسی اگر شد،پنهان ش می کند...